عرض کردیم که حضرت در این عبارت میخواهند جنبه متعارف وجه را بیان کنند؛ نه اینکه بخواهند حدّ ثابت و همگانی درباره وجه بیان کنند و من قبلاً این نکته را بیان کردهام و نمیدانم چهطور شده است که آقایان فراموش کردهاند؛ نکتهای که در این روایت بیان شده است مانند بحث تعیین حدّ مسافت برای سفر نیست؛ حدّی که در باب سفر بیان شده چهار فرسخ شرعی که حدّی همگانی و ثابت میباشد و درباره همه یکسان است، چه شخص مسافر شَل باشد یا نباشد؛ بزرگ باشد یا کوچک باشد؛ یا بحث حدّ وجه، مانند بحث میزان ماء کر هم نیست؛ زیرا ماء کر هم حدّ مشخّصی دارد که اگر معلوم شود چند رطل است، در همه جای دنیا یکسان است. امّا حدّ وجه که در این روایت معلوم شده است و در این عبارت تحریر هم آمده است، حدّ متعارف است: «و المراد بالوجه ما بين قصاص الشعر و طرف الذقن طولا و ما دارت عليه الإبهام و الوسطى من متناسب الأعضاء عرضاً»؛ لذا حدّ وجه مانند حدّ سفر و حدّ ماء کر نیست. در ادامه این عبارت آمده است: «و غيره يرجع اليه، فما خرج عن ذلك لا يجب غسله».