پنجم - استعمال عطريات؛ از قبيل مشك وزعفران و كافور و عود و عنبر، بلكه مطلق عطر هر قسم كه باشد.
[194] م - ماليدن عطر بر بدن و لباس جائز نيست و همينطور پوشيدن لباسى كه بوى عطر مىدهد اگر چه قبلاً به آن عطر ماليده شده باشد.
[195] م - خوردن چيزى كه در آن چيزى است كه بوى خوش مىدهد مثل زعفران جائز نيست.
[196] م - اگر بهپوشيدن لباس يا خوردن غذائى كه بوىخوش مىدهد اضطرار پيدا كند بايد دماغ خود را بگيرد كه بوى خوش به آن نرسد.
[197] م - از گلها يا سبزيهائى كه بوى خوش مىدهد بايد اجتناب كند، مگر بعضى انواع كه صحرائى است، مثل «بومادران» و «درمنه» و «خزامى» كه مىگويند از خوشبوترين گلها است.
[198] م - احتياط آن است كه از «دارچينى» و «زنجبيل» و «هل» و امثال آنها اجتناب كند اگر چه اقوى حرام نبودن آنها است.
[199] م - از ميوههاى خوشبو از قبيل سيب و بِه اجتناب لازم نيست، وخوردن آنها و بوييدن آنها مانع ندارد، لكن احتياط آن است كه بوييدن را ترك كند.
[200] م - اقوى حرمت گرفتن دماغ است از بوى بد، لكن فرار كردن از بوى بد به تُند رفتن عيب ندارد.
[201] م - خريد و فروش عطريات اشكال ندارد لكن نبايد آنها را براى امتحان بو كند يا استعمال كند.
[202] م - كفاره استعمال بوى خوش اگر عمدى باشديك گوسفند است بنابر احتياط واجب، و اگر از روى فراموشى باشد كفاره ندارد.
[203] م - مشهور آن است كه استعمال خلوق كعبه و آن چيزى است كه كعبه را به آن خوش بو مىكنند حرام نيست، لكن چون معلوم نيست كه خلوق چيست احتياط آن است كه اجتنابكند از بوى خوشى كه در كعبه است.
[204] م - اگر بوى خوش را مكرر استعمال كرد در وقت واحد بعيد نيست يك گوسفند كفايت كند، لكن احتياط در تعدد است، و اگر در اوقات متعدده استعمال كرد احتياط ترك نشود، و اگر بعد از استعمال كفاره داد و باز استعمال كرد احتياط واجب است كه باز كفاره بدهد.